«جاودانگی اکسیر هنر است. حالا اگر ترانه به اندازهی کافی از این اکسیر به تن خود زده باشد میتواند جاودانه شود ولی اگر ترانهسرای کیمیاگر در به چنگ آوردن این اکسیر غفلت کند، شعر او هم از همین شعرهایی میشود که یک سروصدایی یا یک هیاهویی به راه میاندازد و بعدا فراموش میشود.»
واقعا چی شد که رسیدیم به ترانههای آبکی امروز «هر بار این در رو محکم نبند نرو»😐 وقتی جمله بالا رو خوندم به این فکر کردم که واقعا این ترانه میتونه مثل ترانه «امشب شب مهتابه» جاودانه باشه؟ مسلماً نه! غیر از سروصدایی که از حاشیهها دارن، هیچ چیز دیگهای ندارن.
یکی از عامهپسندترین گونههای شعر، ترانهها هستن. به قول نویسنده یکی از دلایل جذابیت ترانهها ویژگی روایی بودنشونه. یعنی مخاطب ترانهای رو میشنوه که به ماجرای زندگی و احوالش نزدیکه.
«طنین ترانه» پایاننامهی خانم سارا بالو بوده و در همان قالب منتشر شده.
بالو در فصل اول از مقدمات تحقیقش گفته. در فصل دوم از معنی لغوی و اصطلاحی ترانه، تاریخچه ترانه و ویژگیهای ترانههای معاصر صحبت کرده. در فصل سوم که به نظر فصل اصلل تحقیقه، ترانههای بیست نفر از ترانهسراهای مشهور کشور (چه قبل انقلاب چه بعد انقلاب) رو مورد تحلیل و بررسی قرار داده. از اردلان سرافراز و جنتی و شهیار قنبری تا روزبه بمانی و مونا برزویی و رستاک حلاج. در فصل آخر هم نویسنده از نتیجهگیریِ غمانگیزش میگه.
⏸ در چند سطر کتاب امروز ترانهای از مهدی حمیدی شیرازی بخونیم.
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشهای، دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان، غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
کز مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی از آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی، آغوش وا کن
که میخواهد این قوی زیبا بمیرد
این ترانه ترانهای مقبول عام بوده است و تصویری به ذهن داده که تا همیشه در ذهن باقی میماند. این ترانه ایثارگرانهترین شکل عشق را تعریف کرده است، ترانهای که در دههی سی نوشته شده، اما هنوز و در دههی نود مخاطب و شنونده دارد و جاودانه شده است./ ص 49
⏹ طنین ترانه (روایتگری در ترانههای معاصر فارسی)/ سارا بالو/ نشر ایجاز/ چاپ اول 1397/ 112صفحه/ قیمت: 15 هزار تومان